« خاک » و « خون »

از پیوستگی دو عنصر « خاک » و « خون » است که « میهن » پدید می آید .

در آئین ما آنگاه که سخن از میهن بمیان می آید نه « خاک » خالی از « نسل و نژاد » مورد توجه است و نه « نسل و نژاد » گسسته از خاک . میهن همبسته ای است از دو عامل « خاک » و « خون » .

گروهی می پندارند که ما ناسیونالیست ها خاک پرست « شوونیست » هستیم و دشتها و کوهستانها و ساحل ها و سرزمین ها را بدون نسل جایگزین شده بر آن مورد ستایش و از جمله اصیل ترین اصول افکار و اندیشه های خود قرار می دهیم در حالیکه چنین تصوری بخطا است زیرا همانگونه که گفته شد ، از پیوستگی و تشکل دو عنصر « خاک » و « خون » میهن پدید می آید و چنین مجموعه و کیفیتی است که ما آن را « میهن » می دانیم .

در سیستم های فکری ناشی از مکتب فرد پرستی « اندیویدوآلیسم » هـ . یک برای میهن و ملت تعریفی سوای آنچه هست می کنند .

گروهی میهن را عبارت از تجسم قرارداد ضمنی میان افراد می شناسند که برای فراهم ساختن موجبات تامین سلیقه های شخصی و هوس های فردی بزندگی در اجتماع رغبت و تمایل نشان داده اند . بدین سبب آنها بر این عقیده نادرست هستند : « هر گاه مردمی که با این قرارداد ضمنی جامعه و کشور خود را بوجود آورده اند اراده کنند بتوانند قرارداد را بر هم زده و در جوامعی دیگر و در قالب هائی سوای فالب پیشین قرار گیرند . برخی نیز میهن را فقط آب و خاکی می دانند که هیچگونه پیوندی را میان آن و نسلی که بر آن زندگی می کنند لازم نمی شمرند .

اما هر دو گروه بر اشتباهند و آنچه هست جز این نیست که میهن همبسته ای از سلسله ناگسستنی نسل که بر روی سرزمین آباء و اجدادی خود زندگی می کند .

ما اقوام بسیاری را می شناسیم که در سرزمین های گوناگون پراکنده اند و چون در سرزمین واحد و آباء و اجدادی و « نیاخاک » خود بسر نمی برند ، آنان قومی بیش نیستند و نمی توان بدانها عنوان « ملت » را بخشید و نیز سرزمینهای بسیاری را می شناسیم که در روزگاران بسیار « نیاخاک » ملتی بوده است اما اکنون آن ملت بر آن سرزمین زندگی نمی کنند بنابراین نمی توان آن سرزمین را میهن آن ملت نامید . بدین گونه هنگامیکه سلسله ناگسستنی نسل که ز روزگاران ناپیدای گذشته سیلان یافته است و هم اکنون نیز بسوی روزگاران ناپیدای آینده حیات خود را دنبال می کند ، بر روی سرزمین آباء و اجدادی « نیاخاک » خود زندگی می کنند از این هم بستگی است که میهن بوجود می آید .

بدین مناسبت است که در ناسیونالیسم این آئی جاویدان زمان ما اصل پیوستگی خاک و خون اصلی است راهنمای همه امور و با اتکاء بر این اصل است که ناسیونالیسم مشکلات اجتماعی را بررسی می کند و راه حل های معظلات را ارائه می دهد و نظم شامخ خود را بر روی این اصل جاویدان استوار می سازد .

پس ما برآنیم که نسل و نژاد ایرانی را در « نیاخاک » خود نیرومند و پایدار نگهداریم و پیوستگی بین این ملت و این سرزمین را بسی مستحکم و نیرومند سازیم . بدین مناسبت نیز اصل « همبستگی دو عنصر خاک و خون » آرمان بزرگ ما است و این نام که اکنون صدای آزادگان ایران پرست می باشد ، از نام نمردنی « خاک و خون » الهام گرفته شده است .

باشد که خدای ایران میهن ما را که همبسته جدائی ناپذیر « نیاخاک » ما و « نسل ونژاد » ما است پیروز و سر افراز بدارد .