آرمانخواهی باید سیمای واقعی هر سازمان و سازنده شخصیت افراد کشور گردد و « شخصیت آرمانخواه» باید جای چهره های نامشخص و بی تفاوت زمان ما را پر کند .
در منطق ما ارزش های مطلق و نسبی بصورت خشک و جامد آن مورد نظر نیست . هیچ چیز نه می تواند « مطلقاً » خوب یا بد و یا « بالنسبه » شامل کیفیتی باشد . بلکه کلیه مفاهیم و ارزشها باید در قالبی خاص شکل گرفته و سپس با محکی ویژه مورد سنجش قرار گیرند .
بدین سبب قضاوت درباره افراد و سازمانهای مختلف و همچنین تعیین میزان شایستگی و تشخیص خوب و بد افراد و سایر موسسات نیز باید در زمینه شناخت منافع ملی و آرمانهای و هدفهای آن باشد .
در آئین ناسیونالیسم آنچه که در زمینه شناخت افراد و تعیین ارزش آنها صورت می گیرد مبتنی بر شناسایی وظیفه فرد و مسئولیتی است که هر فردی در جامعه بعهده دارد .
وظیفه شناسی و احساس انجام وظیفه و داشتن حس مسئولیت در پیشگاه ملت درجه ارزش و یا بعبارت دیگر نشان دهنده شخصیت فرد است ، و آرمانخواهی عبارت است از اینکه فرد با شناسائی کامل ملت و آرمانهای ملی وظیفه خود را منطبق با نافع ملت خویش و همگام با خواست ها و آرمانهای آن کند .
پس می بینیم که شخصیت آرمانخواه فرد صرفاً بستگی به درجه تحصیلات و یا مدارک علمی و یا دیگر خصوصیاتی از این قبیل نمی تواند داشته باشد . چه بسا افرادی که مدارک تحصیلی و علمی آنها در نوع خود یکتا و بی نظیر باشد ولی نه تنها دارای شخصیتی آرمانخواه نباشند بلکه بعلت عدم شناسایی ملت خود و نداشتن درک وظیفه شناسی در قبال ملت خویش افرادی بدون ارزش و حتی مضر بحال جامعه باشند .
نحوه قضاوت ما درباره سازمانها و موسسات مملکتی نیز در زمینه شناخت منافع و مصالح ملی و درک آرمانهای آن صورت می گیرد خوب و بد سازمانها نه برای زیبایی بنا و نه بعلت زیادی کارمند و نه بخاطر شخصیت فرضی اداره کننده آن سازمانهاست بلکه آنچه که مورد نظر می باشد آنست که آرمانخواهی تا چه درجه در ارکان یک سازمان نفوذ کرده و رهبری آرمانخواهانه تا چه اندازه بر نظم موجود آن سایه افکنده است .
برای نمونه باید گفت دانشگاه که مرکز تعلیمات آکادمیک هر کشوری است صرفاً بخاطر آکادمیک بودن نمی تواند مفید بحال جامعه باشد ، آن زمان می توان گفت که دانشگاه با همه سیمای علمی خود مفید بحال ملت می باشد که نقش خود رادر زمینه آرمانخواهی و منطبق با شناخت منافع و آرمانهای ملت ایفا نماید . و گرنه هر گاه دانشگاه در جهتی غیر از این گام بردارد با همه آکادمیک بودنش نه تنها نمی تواند وظائف سنگین خود را در راه تربیت نسل و شناساندن منافع ملی انجام دهد ، بلکه چه بسا نقشی مخرب و ضد ملی داشته باشد .
آرمانخواهی باید سیمای واقعی هر سازمان و سازنده شخصیت افراد کشور گردد و « شخصیت آرمانخواه » جای چهره های نامشخص و بی تفاوت زمان ما راپر کند .