سال هاست که آلودگی هوا در خوزستان به یکی از چالش های مهم این استان راهبردی کشور تبدیل شده است. این آلودگی هوا به حدی است (10 برابر میزان مجاز) که زندگی روزمره مردم شهر را مختل و با دشواری مواجه کرده است. مردمان نجیب و مهربان شهرهای مختلف خوزستان که با مشکل زندگی و کار و تلاش روزمره در هوای 50 تا 60 سانتیگراد با رطوبت بالا روبرو هستند معضلی بزرگ تر را نیز به نام هجوم گرد و غبار را نیز تجربه کردند. معضلی که با مدیریت و تلاش و کوشش درصد زیادی از آن قابل برطرف شدن است. در نیکی و پایداری مردم خوزستان هرچه سخن بگوییم بی شک کم گفته ایم. در یک سخن می توان گفت خوزستان قلب تمدن باستانی هویت تاریخی و ملی و مهد منابع طبیعی ایرانزمین است، ولی متاسفانه با وجود چنین بارزه های ارزشمند و منحصر به فردی هنوز پس از گذشت بیست سال پس از پایان ویرانی های جنگ تحمیلی چهره شهرهای آبادان، اهواز، خرمشهر و... مطلوب نیست و امکانات مردم در سطح پایین قرار دارد. مردم خوزستان از مهمان نوازترین٬ خونگرم ترین و نجیب ترین مردمان سرزمین کهن ایران هستند. با نگرشی عمیق به تاریخ ایران و فراز و نشیب های معاصر آن خواهیم دید که این خطه و مردمان خونگرم و صبورش بیشترین رنج و سختی را تحمل کرده اند. از اشغال خوزستان توسط استعمار انگلستان در زمان قاجار گرفته تا حکمرانی شیخ خزعل (مزدور انگلیس) بر خوزستان در سال های نخست سلطنت رضاشاه و در نهایت هشت سال جنگ تحمیلی٬ کشتار و ویرانی بر اثر یورش حکومت متجاوز عراق در سال های اخیر. با این پیشینه دردآور که قلب هر ایرانی را به لرزه وا می دارد٬ مردم شهرهای دیگر ایران و دولت وظیفه ملی و دینی سنگینی در قبال مردمان این خطه از کشورشان را دارند. اگر سری به موزه ایران باستان در اطراف میدان توپخانه تهران بزنیم شاید بی اغراق بالای 50% آثار ارزشمند باستانی ایران از خوزستان (شوش چغامیش، هفت تپه شوشتر، چغازنبیل و...) می باشد. یکی از ریشه های اصلی تمدن ایران سرزمین انشان است و قدرتمند ترین امپراتوری جهان که هخامنشیان نام گرفتند از انشان و خوزستان امروزی بر خواسته اند. در حالی که بسیاری از کشورهای تازه ایجاد شده منطقه همچون امارات، قطر، کویت و... برای ایجاد هویت برای کشور جدیدالتاسیسشان دست به دامان کوزه های 200 - 300 ساله و بعضا جعلی می شوند. سرزمین خوزستان کهن سند زنده ای برای بیش از 5000 سال تمدن بزرگ ایرانی است که در دل تاریخ نهفته است و در بسیاری از موزه دنیا آثار آن به وضوح دیده می شود. در کشوری که متاسفانه رگ حیات اقتصادی آن با نفت گره خورده است و هنوز وابستگی های ملی از نفت قطع نشده است آیا نباید بخشی از نفت این منطقه را برای آبادانی و رفاه مردمان عزیز خوزستان هزینه کرد؟ پس از پایان جنگ اگر تلاش بی وقفه متخصصان پرتلاش صنعت نفت جنوب کشور نبود هرگز توان ترمیم آن همه ویرانی به صورت داخلی وجود نداشت. از یادها نرفته است که در دوران دفاع مقدس تمام شهرهای خوزستان، آماج حملات وحشیانه اتحادیه عرب (به رهبری صدام حسین) بود و موشک ها و توپ ها و خمپاره های عراقی، شهرهای این استان را شخم می زد. فرزندان و زنان و مردانی که در این نبرد نابرابر به شهادت رسیدند اسطوره های بی مانند تاریخ ایران محسوب می شوند. دفاع بی بدیل و مخلصانه زنان و مردان خوزستان از آب و خاکشان در برابر قدرتمند ترین ارتش خاورمیانه بر هیچ ایرانی پوشیده نیست و برای همیشه در تاریخ جاودانه شده است. این تجاوز و اشغال و کشتار رژیم جنایتکار عراق در خوزستان و مردمان استوارش نشانه ای دیگر از مظلومیت هم میهنان نجیب و فداکارمان جنوب کشورمان است. آن هنگام همه مسئولین کشوری نقش مردم خوزستان را کلیدی و اساسی بیان می کردند و قول آبادانی و زندگی خوب اجتماعی را پس از اتمام جنگ به آنان دادند. امروز پس از بیست سال از پایان جنگ آیا خوزستان شایسته تبدیل شدن به مدرن ترین شهر ایران را ندارد؟ آبادانی و زندگی مدرن برای مردمی رنج دیده که بر روی نفت و گاز زندگی می کنند خواسته ای بسیار اندک است. آیا در این شرایط که سایه استعماری آمریکا و انگلیس بر همه کشورهای حوزه جنوبی خلیج فارس سایه افکنده است و این کشورها برای خوشایند آن ها دست به هر اقدامی بر ضد ایران می زنند و فتنه های گوناگونی را برنامه ریزی می کنند٬ شایسته است که خوزستان و مردمان نیک سرشتش هنوز در اندیشه تنفس در هوای سالم و یا تامین آب نوشیدنی شهر آبادان و ماهشهر باشند؟ آبادانی که پس از هشت سال جنگ ویرانگر زندگی مردمان خوب و خونگرمش و نسل جوانش که می توانست شگفتی ساز ایران باشد به تباهی کشیده شد آیا سزاور این نیستند که حداقل امروز زندگی مرفه و بی دغدغه ای داشته باشند؟ یا بایستی نگران چنین مسائل پیش پا افتاده ای باشند؟ در حالی که بیشتر شهرهای مهم خوزستان و حتی شهر بزرگی مانند اهواز از عدم فضای مناسب برای استفاده از تفریحات سالم جوانان رنج می برد چگونه می توانیم شعار جلوگیری از فرار مغزها و مهاجرت٬ اعتیاد و یا افسردگی را سر بدهیم؟ نگارنده بر طبق حس وظیفه ملی از تمامی مسئولین و مردم دلسوز و خیر کشورمان درخواست رسیدگی به شرایط نامناسب آلودگی هوا و رفاه اجتماعی و حقوق شهروندی این خطه از ایران عزیز را دارد. به همین روی برخی از نیازهای ضروری این منطقه به شرح زیر برای تمرکز بیشتر بر روی آن گردآوری شده است که امید است مورد توجه بیشتری قرار گیرد:
مشکلات مهم خوزستان:
- ایجاد کمربند طبیعی با طرح جنگل کاری در مرز جنوب غربی خوزستان برای جلوگیری از ورود گرد و غبار.
- تامین کامل آب شرب مردم خوزستان و به ویژه مردم آبادان و ماهشهر و تامین آب کشاورزی جهت رونق دوباره کشاورزی این استان.
- جلوگیری از قطع برق های مکرر در استان خوزستان. با توجه به گرمای طاقت فرسای شهرهای مختلف خوزستان استفاده از کولرهای گازی برای مردم در حکم وسیله حیاتی می باشد.
- سرعت بخشیدن هرچه بیشتر به طرح متروی شهری اهواز که روندی بسیار کند را در پیش گرفته است.
- ساخت فضاهای تفریحی و گردشگری برای پر کردن اوقات فراغت مردم شهرهای مختلف خوزستان (پارک های آبی٬ پارک های جنگلی٬ زمین های بازی٬ سالن های وزرشی٬ مرکز خرید های تجاری و...).
- مبارزه با هرگونه خرید و فروش موارد مخدر در شهر و ایجاد فضای امن برای خانواده های استان خوزستان.
- ساخت جاده های استاندارد و بزرگراه با کیفیت مناسب و برخورداری از سیستم های کنترلی مدرن.
- زیباسازی شهرهای مختلف خوزستان با استفاده از استاندارهای جهانی و زیست محیطی بر اساس اصل رفاه اجتماعی و شادابی و سرزندگی.
- بازسازی شهرها و جاده های استان که در برخی موارد هنوز اثرات جنگ در آن دیده می شود.
- اشتغال زایی و رفع بیکاری جوانان.
- رونق و آبادانی مسجد سلیمان که رگ حیات ایران را شکل می دهد.
- لایروبی رود کارون و رونق گرفتن صنعت گردشگری در اطراف کارون.
- آموزش رایگان و همگانی برای همه مردم شهرهای مختلف استان خوزستان برای بالا بردن سطح فرهنگ اجتماعی.