« مردم » و « ملت »

ملت : زنجیره ناگسستنی نسل های گذشته و حال و آینده است .

در عرف ناسیونالیسم ملت عبارت از زنجیره ناگسستنی نسل هاست که از ژرفای زمانهای دور و ناپیدای تاریخ تا بامروز درگیر و دارها و هنگامه ها و زیر و رو شدن ها ، دامن کشان هستی خود را بهمراه داشته و تا اعماق آینده لایتناهی نیز بهمراه خواهد برد .

در طول این زمان دور آغاز و بی انتها بسیاری از دانه های این سلسله محدودتری که همان فرد در طول زمانهای بسیار و مردم در زمان محدودتری می باشد فانی شده و از میان رفته اند در پیکر سالخورده ملت فرد بمثابه سلول و مردم بمنزله بافت های آن می باشد . بعبارت دیگر مردم گروهی از افرادند که در یک زمان معین حلقه ای از سلسله ناگسستنی ملت را بوجود می آورند .

وقتی تعریف ملت را بدینگونه آغاز می کنیم که ملت عبارت است از سلسه ناگسستنی نسل در گذشته حال و آینده لاجرم بدین نکته توجه می کنیم که ملت عبارت از یک موجودیت مداوم و یک ارگانیسم سیال است که در طی زمانهای بسیار افراد بسیار و مردم بسیار را در خود دیده است .

پس دید ما درباره مردم و ملت دیدی است که مردم را فرع بر ملت می داند و برای حفظ بقاء آن با آئین حیات ملت « ناسیونالیسم » که عالیتر و کلی تر است روی می آوریم .

برای درمان عضوی از اعضای بدن باید قوانین زیستی و حیاتی بدن آدمی را دانست و به هم آهنگی های دستگاه های این پیکر بخوبی واقف بود تا آنگاه حکم قطعی برای درمان و بهبودی آن صادر کرد و چون ارگانیسم جاندار ملت با همه هم آهنگی هایش تابع قوانین زیستی و حیاتی ویژه خود می باشد ابتدا باید برای حفظ بقاء آن باین قوانین دسترسی داشته باشیم تا بتوانیم احکام مربوط بحفظ موجودیت آن را ارائه دهیم .

با این مقدمه می توان دانست که هدف همیشه حفظ موجودیت ملت است که در این رهگذر منافع مردم و افراد نیز تامین می شود و چه بسا که برای تحقق بخشیدن به آرمانهای یک ملت و یا حفظ موجودیت ملی در بستری گسترده تر منافع ظاهری افراد و یا مردم مورد مخاطره قرار گیرد .

در این مورد مثلی می آوریم . فرض کنیم که از تقسیم درآمد نفت در میان ملت ایران بهر کدام روزانه یک تومان برسد در وحله اول همه خیال می کنند که درآمد ملت ایران روزانه بیست میلیون تومان خواهد بود و حال آنکه با شناسائی ما درباره ملت این محاسبه بکلی غلط است چون گفتیم که ملت عبارت از نسل حاضر و یا بمفهوم دیگر مردم امروز میهن ما نیست ، نسل های فردا نیز که هم اکنون ما ژنهای آن را با خود حمل می کنیم جزء ملت ایران است پس تقسیم این پول بدینگونه تقسیم پول میان ملت ایران نخواهد بود بلکه میان مردم ماست . اگر بخواهیم که این ثروت ملی را میان ملت تقسیم کنیم باید سهمی از آن را برای نسل های آینده منظور نمائیم و سدها و کارخانه های تولیدی که برای نسل های آینده نیز مورد استفاده قرار می گیرند بوجود آوریم . و وقتی این کار را کردیم مسلماً بهر نفر در روز یک تومان نخواهد رسید ، در این جاست که منافع ظاهری مردم مورد مخاطره قرار می گیرد . هر قانونی که وضع می شود باید برای ملت با همه موجودیتش باشد نه برای مردم که پاره ای از وجود ملت است. امروزه در زمان ما کم است قوانینی که هشیارانه برای دفاع از منافع همه جانبه ملت وضع شده باشد .

لیبرالیست ها و اندیوبد و آلیست ها منافع فرد مارکسیست ها منافع طبقات و ناسیونالیست ها منافع ملت را مورد نظر قرار می دهند و تا جامعه نمونه ناسیونالیستی در دنیا بوجود نیاید ، تفاوت فاحش نظم سر بلند ناسیونالیستی با نظم فرودست لیبرالیسم و سوسیالیسم بهر شکلی که باشد شناخته نخواهد شد .