وقایع 28 امرداد 1332 در گفتگو با شهرام یزدی - بخش سوم

جمال حسن زاده : هدف از تأسیس سازمان نظامی یا سازمان افسران حزب توده در کنار و مستقل از حزب توده چه بود و چه زمانی فعال شد ؟


شهرام یزدی : سازمان افسران حزب توده و حزب توده در سال 1324 به طور همزمان فعال شدند. هدف از تأسیس سازمان افسران بنا به نظر رهبران و اعضای این حزب، ایجاد چتر حمایتی مسلح بالای سر حزب توده بود. قدرت مهاجم در ارتش، توسعه عده افراد حزب، فاسد معرفی کردن ارتش به قصد نفوذ در آن و کنترل آن، کسب اطلاعات، کنترل بر تسلیحات ارتش، آموزش نظامی نیروهای غیرنظامی برای کودتا، استفاده از نفوذ لباس ارتش نزد مردم - که واقعاً نیز چنین بود و ارتشیان نزد مردم حرمت بالایی داشتند- تدارک مقدمات کودتا و کسب اطلاعات از برنامه آمریکا و برنامه جهان غرب در ایران از اهداف دیگر سازمان افسران بود. به همین دلیل هم در سازمان افسران حزب توده تعلیمات حزبی خاصی برگزار می¬شد که شامل دوره کمونیسم، جنگ خیابانی یا باریکارد، اطلاعات، براندازی، تاکتیک و استراتژیک تبلیغات و جنگ روانی و بالاخره آموزش کودتا (قیام مردمی) بود و آماده می-شدند تا حکومت را به دست گیرند.


باید توجه داشت که این گونه اطلاعات، اطلاعات امروز ما نیست. هرچند که سازمان افسران حزب توده در مرداد 1333 کشف گردید ولی همین مطالبی را که من عرض کردم توسط اداره آگاهی و کارآگاهی شهربانی و رکن دوم ستاد ارتش شناسایی و به آقای دکتر مصدق گزارش می¬شد و حتی نمایندگان مجلس و روزنامه¬های مختلف این موارد را به آقای دکتر مصدق تذکر می¬دادند که با مراجعه به روزنامه های اطلاعات آن ایام می توان شواهد آنرا دید .


اگر شما کتاب خاطرات محمد ابراهیم امیرتیمور کلالی وزیر کار و وزیر کشور دکتر مصدق در سال 1330 را مطالعه کنید ایشان می¬نویسد که از رکن دوم ارتش و حتی شخص امیرتیمور کلالی و دیگران به ایشان تذکر می¬دهند که توده¬ای-ها مشغول چه توطئه هایی هستند و علیه منافع ملی چه اقداماتی می¬کنند.


خاطرات عبدالحسین مفتاح قائم مقام وزارت امور خارجه در دولت مصدق و در دولت زاهدی نیز همین نکات را متذکر می-شود. در خاطرات سپهبد محسن مبصر (سرهنگ آن زمان) هم به موضوعات مشابه اشاره مستقیم شده است. مبصر حتی موضوع مسلح شدن حزب توده را به دکتر مصدق گزارش می¬کند و اسناد و شواهد حضور اعضای حزب توده در اداره تسلیحات ارتش را ارائه می¬کند و در مورد مسلسل آلمانی به دست آمده در واقعه آدران در اردیبهشت 1332 گزارش مکتوب می¬نویسد و تقاضا می¬کند تا با اعضای حزب توده در اداره تسلیحات ارتش برخورد شود ولی دکتر مصدق به سادگی از کنار همه این¬ها می-گذرد و پرونده را بایگانی کرده و فقط دستور می¬دهد تا افسران مظنون تحت نظر قرار گیرند. در این ماجرا سروان محمدجعفر محمدی به عنوان عضو سازمان افسران در پادگان سلطنت آباد – انبار تسلیحات زرهی و موتوری ارتش - شناسایی شد که بعد از وقایع 28 مرداد بازداشت و زندانی گردید .

جمال حسن زاده : آقای یزدی می توانید قدری در مورد نقش این سازمان در ارتش توضیح دهید؟


شهرام یزدی : برای این که شما بدانید نقش سازمان افسران در ارتش و کشور چقدر مهم بوده، من بخشی از شبکه و وظایف شاخه اطلاعات سازمان افسران به نقل از کتاب "شبکه سازمان نظامی افسران حزب توده ایران" نوشته خسرو معتضد را عیناً از صفحه 276 تا 278 این کتاب می¬خوانم تا ببینید که این بخش از سازمان افسران در واقع شعبه¬ای از سازمان اطلاعات شوروی در ایران بوده است.


از 1330 خسرو روزبه ( سروان اخراجی ارتش ) که هم مسئول سازمان اطلاعات حزب توده و هم مسئول شعبه اطلاعات سازمان افسری و هم عضو هیأت اجرائیه سازمان نظامی و عضو هیأت هفت نفری سازمان نظامی بوده؛ دو معاون سازمانی داشت که یکی آشوت شهبازیان از ارامنه جلفای اصفهان و دیگر مهندس کاظم ندیم کارمند اخراجی بنگاه راه¬آهن و دبیر قراردادی وزارت فرهنگ بوده است. آشوت شهبازیان سه شاخه از سازمان اطلاعات را زیر فرمان داشته است:
الف) شاخه تعقیب به مسئولیت استپانیان
ب) شاخه کسب خبر از منابع انتظامی به مسئولیت اکبر انصاری
پ) شاخه کسب خبر از سازمان¬های شهربانی، ژاندارمری به مسئولیت اسحق محجوبی
مهندس کاظم ندیم شاخه¬های نوشته در زیر را رهبری می¬کرده است:
الف) شاخه احزاب و جمعیت¬ها به مسئولیت حسین مهرداد
ب) شاخه ادارات و مطبوعات به مسئولیت دکتر اسمعیل بیگی
پ) شاخه کسب خبر از اصل 4 و کلیساها و سفارتخانه¬ها به مسئولیت مهندس نقلی
ت) بایگانی اطلاعات به مسئولیت عسگری»
وظایف
الف) کسب اخبار و اطلاعات از همه سازمان¬های لشگری و کشوری و سفارتخانه¬ها و مؤسسه¬های خارجی
ب) زیرنظر گرفتن همه اعضای حزب توده از عضو ساده گرفته تا عضو هیئت اجرائیه کمیته مرکزی
پ) شناسایی افرادی از حزب که با سازمان¬های اطلاعاتی و انتظامی مانند رکن 2 ستاد ارتش و فرمانداری نظامی و شهربانی و ژاندارمری و... ارتباط و همکاری داشته¬اند.
ت) شناسایی شخصیت¬های لشگری و کشوری که وجود آنها برای حزب توده خطرناک و زیانبار تشخیص داده شده
ج) جعل اسناد و شناسنامه و گذرنامه ( به قصد نفوذ در سازمانهای اداری و تسهیل در ورود و خروج نیروهای حزبی و جاسوسان شوروی از مرزهای کشور )
چ) شایعه¬پراکنی و شانتاژ ( علیه مخالفین حزب و جریان سازی در جامعه و ارتش . . . )
ح) فراهم¬سازی طرح¬ها و اجرای سرقت از بانک¬ها و مؤسسه¬های اقتصادی و مالی ( برای تأمین منابع مالی حزب )
خ) بررسی و طبقه¬بندی و ارزیابی و تطبیق و توزیع اطلاعات
از خواندن این بخش سعی داشتم به شما بگویم که این سازمان مخوف اطلاعاتی در داخل حزب توده تشکیل و مشغول فعالیت بود و اداره آگاهی و کارآگاهی شهربانی و رکن 2 ستاد ارتش به آن رسیده بودند. هرچند که شاید رکن 2 و شهربانی تمام جزئیات را نمی¬دانستند ولی ساختار کلی جاسوسی حزب را می¬دانستند و آنها را به اطلاع دکتر مصدق می-رساندند. به همین دلیل هم حزب توده مأمورین رکن 2 ارتش را ترور کردند تا منشأ درز اخبار از بین برود.


حتی طرح تجزیه ایران هم مطرح بود که طی آن باید جمهوری آذربایجان، جمهوری کردستان، جمهوری گیلان، جمهوری طبرستان یا مازندران، جمهوری خوارزم یا گرگان و جمهوری خراسان تشکیل و از ایران منتزع می¬شدند که در واقع منطقه شمال ایران را دربر می¬گیرد و قرار بود مانند ترکمنستان و تاجیکستان و غیره از ایران جدا و به اتحاد جماهیر شوروی ملحق شوند. منطقه تهران تا اصفهان منطقه احتمالاً آزاد یا تحت الحمایه شوروی می¬شد و از اصفهان تا جنوب نیز در حوزه نفوذ انگلستان باقی می¬ماند. این هم جزو اهداف شوروی در ایران بود. بی¬تفاوتی دکتر مصدق در برابر چنین خطر بزرگی باعث شد تا افسران و سیاستمداران بزرگ ایران که مرتب به مصدق خطر حزب توده و شوروی را متذکر می¬شدند به مرور صف خود را از ایشان جدا کنندو حتی وی را متهم به معاونت در برنامه های حزب توده کنند که البته من این اتهام را قبول ندارم ولی بی تفاوتی ایشان را هم توجیه پذیر نمی دانم .

ادامه دارد ...

بخش یکم گفتگو

بخش دوم گفتگو